فریاد خاموش

سکوت، فریادی‌ست که غصه اش شده است ...

فریاد خاموش

سکوت، فریادی‌ست که غصه اش شده است ...

عناوین یادداشت‌ها

  • روزای خوب چهارشنبه 31 تیر 1394 20:24
    گاهی اوقات زندگی چقد قشنگ می شه ...
  • مهربونی جمعه 18 مهر 1393 16:06
    بعضی وقتا از آهنگایی لذت می برم که خودمو هم متعجب می کنه! آهنگ مهربونی از حسن فدائیان!
  • هیچ چیز تضمین ندارد! پنج‌شنبه 11 اردیبهشت 1393 20:14
    عشق ابدی فقط حرف است! پیش می‌آید که آدم خیلی خاطر کسی را بخواهد ... اما همیشه وقتی فکر می‌کند که دلش سخت پیش یکی گرفتار است، یک دفعه، یک جایی، می‌بیند که دلش، تهِ دلش، برای یکی دیگر هم می‌لرزد ... اگر با وفا باشد دلش را خفه می‌کند و تا آخر عمر حسرت آن دل‌لرزه برایش می‌ماند. اگر بی‌وفا باشد می‌‍ لغزد و تمام عمرش عذاب...
  • به همین سادگی! یکشنبه 31 فروردین 1393 00:31
    چرخ دنده ها ...
  • اودیپ/ آندره ژید سه‌شنبه 20 اسفند 1392 01:03
    هرگاه رد پای کسی را که آرامشم را گرفته بود دنبال کردم، به خودم رسیدم.
  • چرا که نبودی سه‌شنبه 13 اسفند 1392 00:53
    چرا ﮐﻪ ﻧﺒﻮﺩﯼ، ﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺁﺩﻡ ﺭﺍ ﺭﺍﺣﺖﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﻧﺠﻤﺎﺩ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﻣﯽﺁﻭَﺭﺩ ﺩﺳﺖﻫﺎﯾﻢ ﯾﺦ ‌ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮔﺮﻣﯽِ ﺟﯿﺐﻫﺎﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﻩ ﻗﻨﺪﯾﻞِ ﻟﺮﺯﺍﻥ ﮐﺎﻓﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﻭ ﻧﺎﭼﺎﺭ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﺳﺖﻫﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﺳﺖﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﭼﺮﺍﮐﻪ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﻭ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﻣﺎﻣﻮﺕﻫﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭﻣﯽﺁﻭَﺭﺩ. "ﻟﯿﻼ ﮐﺮﺩﺑﭽﻪ"
  • درخت زیباى من ... سه‌شنبه 22 بهمن 1392 12:32
    دیگر به راستی می دانم که درد یعنی چه. درد به معنای کتک خوردن تا حد بیهوش شدن نبود. بریدن پا بر اثر یک تکه شیشه و بخیه زدن در داروخانه نبود. درد یعنی چیزی که دلِ آدم را در هم می شکند و انسان ناگزیر است با آن بمیرد بدون آنکه بتواند رازش را با کسی در میان بگذارد، دردی که انسان را بدون نیروی دست و پاها و سر باقی می گذارد...
  • زندگی شاید همین باشد ... سه‌شنبه 22 بهمن 1392 01:53
    + زندگیت چه جوری می گذره؟ - روزی چند بار له می شم! + چرا؟! مگه چیکار می کنی؟ - هی یادم میاد. همین!
  • حتا اگه شدتش کم باشه! شنبه 23 آذر 1392 20:45
    گاهی اوقات آدما تو زندگیشون، فقط نیاز به شوک دارن!
  • اگر می شد ... شنبه 23 آذر 1392 20:42
    بر شانه های تو می‌شد اگر سری بگذارم وین بغض درد را از تنگنای سینه برآرم به های های آن جان پناه مهر شاید که می توانست از بارِ این مصیبتِ سنگین آسوده ام کند ... "فریدون مشیری"
  • بلانسبت مثل این زنهای بیتربیت توی فیلم های خارجی! چهارشنبه 27 شهریور 1392 00:34
    (دوستان محترم، عزیزان، لطفا عجله نکنین، صف رو به هم نزنین، دوست عزیز با شمام چرا شلوغ می کنی؟ به همتون میرسه. یکی یکی به نوبت ...) + حکایت هر شب من با پشه ها
  • آیه‌ش هم نازل شده! یکشنبه 20 مرداد 1392 23:03
    دوس‌پسر خوب، دوس‌پسریِ که وقتی بهش می گی "دلم گرفته" بگه همین الان آماده شو بیام دنبالت!
  • اسمس! یکشنبه 9 تیر 1392 01:17
    محبت‌ها و مهربونیاشو نگه دار ناراحتیا و دلخوریاشو پاک کن!
  • اینم یه جورشه خب پنج‌شنبه 6 تیر 1392 11:51
    فکر کن پاشم برم سر قرار بعد برگردم بهش بگم (ببخشید که موهامو شونه نکردم، وقت نشد) فقط بخنده
  • رو دوش زمین، سنگینی می‌کنم شنبه 30 دی 1391 23:45
    منو با خودم تنها نذار ...
  • [ بدون عنوان ] شنبه 16 دی 1391 13:03
    ای کاش چهره ی هر کس به اندازه ی دلش زیبا بود...
  • [ بدون عنوان ] چهارشنبه 29 آذر 1391 10:04
    هر شب، طولانی ترین شب سال است، برای من، وقتی تو نیستی...
  • عنوان ندارد! یکشنبه 26 آذر 1391 21:22
    Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 + عینک اذیتت نمی‌کنه؟ - انقد بم نزدیکه، گاهی یادم می‌ره وجود داره! فک می‌کنم آدمای تو زندگیمون‌م همینن! انقد بهمون نزدیکن که گاهی نمی‌بینیم‌شون! به چشم نمیان! اما اگه نباشن، از قدرت بیناییمون کم می‌شه ...‏
  • یه دنیا از تو ممنونم، برای این همه شادی! چهارشنبه 24 آبان 1391 01:16
    گاهی اتفاقای کوچیک زندگی، باعث آشنایی با آدمی می‌شه که جایگاه بزرگی تو زندگیت پیدا می‌کنه آدمی که روز تولدش، بهانه ای می‌شه که برای وجودش تو زندگیت، خدارو شکر کنی آدمی که حضورش گاهی پررنگه و گاهی کمرنگ، اما حضورش تو قلبت همیشه پررنگه آدمی که تاثیرش تو زندگیت، خیلی بیشتر از مدت دوستیتونِ آدمی که چیزای زیادی ازش یاد...
  • تو حضورت حادثه است ...‏ دوشنبه 1 آبان 1391 20:12
    حضورت تو دنیا، خودش یه اتفاق خاصه ...
  • خوشبختی یعنی! یکشنبه 29 مرداد 1391 14:46
    عینکشو که دو ماه بود می خواستی دو‌دَر کنی تو کیفت جا بذاره!
  • هر روز من عید است وقتی ماه من تویی شنبه 28 مرداد 1391 21:15
    زنگ زدم بیت رهبری پرسیدم بالاخره ماه رویت شد یا نه؟ میگه ماه در بیاد که چی بشه میخواد عزیز کی بشه؟ آدمو تو تضییقات میزارن نامردا.
  • مهمانی به سبک خدا! شنبه 28 مرداد 1391 20:41
    ما که فقط یک ماه در سال مهمون خدائیم! بیچاره مردم سومالی که همیشه مهمون خدا بودن ...
  • سطح توقعات!! یکشنبه 22 مرداد 1391 15:08
    خوشبختی یعنی: وقتی تابستون سوار تاکسی می شی، کولرش روشن باشه ...
  • بدونِ تو! پنج‌شنبه 19 مرداد 1391 23:41
    محروم‌ترین منطقه خونه اتاق منِ ...
  • ه نداره! دوشنبه 16 مرداد 1391 00:26
    ماه رمضان را چگونه گذراندید؟! به آرام‌گا رفتیم!
  • لغتنامه! یکشنبه 15 مرداد 1391 18:20
    مخلص: کسی که از کمبود مخ رنج می برد!
  • در میوه فروشی اتفاق افتاد/ زردآلو چهارشنبه 11 مرداد 1391 10:55
    این هم خودش خوردنیه، هم تخم‌ش! :|
  • باش! سه‌شنبه 3 مرداد 1391 14:37
    موضوع آپ کردن وبلاگم باش!!
  • به مناسبت تولدم با تاخیر! سه‌شنبه 3 مرداد 1391 12:25
    صدای باران آرامم می کند و می دانم که زمین را بهانه ای ست وگرنه تیرماه که به استقبال باران نمی رود و تابستان گربه ی خاموشی ست گویا میلاد دخترکی، تیر و تابستان را فریب داده ... از دوست عزیزم کهربا