-
نصرت رحمانی
پنجشنبه 22 اردیبهشت 1390 19:58
آغاز انهدام چنین است اینگونه بود آغاز انقراض سلسله ی مردان یاران! وقتی صدای حادثه خوابید بر سنگ گور من بنویسید یک جنگجو که نجنگید اما شکست خورد...
-
سه سالشه فقط... به کجا چنین شتابان آخه؟!
شنبه 17 اردیبهشت 1390 14:41
دختر دایی: چیکار کردی؟! من: عطسه کردم. دختردایی: چه جوری عطسه رو کردی؟!! من: :|
-
جلیل صفربیگی
جمعه 16 اردیبهشت 1390 17:25
شب، التهاب، عشق، غزل، نقطه چین نامه، جواب، عشق، غزل، نقطه چین سیگار، گریه، خاطره، آب، قرص آتش، عذاب، عشق، غزل، نقطه چین باران، حیات، کوچه، خیابان، سکوت روز، اضطراب، عشق، غزل، نقطه چین بد، خوب، زشت، مرگ، خدا، زندگی پایان، سراب، عشق، غزل، نقطه چین ساحل، غروب، خسته، خیانت، دروغ شاعر، طناب، عشق، غزل، .......
-
تلخ مثل ...
سهشنبه 13 اردیبهشت 1390 21:22
"تو" هم نباشی ملالی نیست دیگر کافه چی خوب می داند چطور با قهوه اش طعم لحظه هایم را تلخ کند...
-
بر مدار یک تکرار...
جمعه 9 اردیبهشت 1390 14:21
برای هر چیزی در این زندگی دلیلی وجود دارد الا خود زندگی...گفتنش سخت است اما کتمانی در کار نیست...هر لحظه به پوچی این حیات پی می برم اما با زندگی کنار می آیم...هیچ گاه برای آن دنبال دلیل خاصی نگشته ام، تا بخواهی دلیلش را پیدا کنی باید بروی...
-
!!!!
چهارشنبه 7 اردیبهشت 1390 22:31
منم یک زمانی دوست داشتم فضانورد بشم!!! ولی خب دیدم حسش نیست!! رفتم که مهندس بشم!
-
فریدون مشیری
چهارشنبه 7 اردیبهشت 1390 21:40
مــا همان جمع پراکنده همان تنها آن تنها هاییم!
-
آخه ده بار که میانترم نمی گیرن!!
چهارشنبه 31 فروردین 1390 20:19
کم کم داریم شبیه پورن استار ها می شیم! هر استادی میاد یه حالی باهامون می کنه و می ره!!
-
Fer 2 30
دوشنبه 29 فروردین 1390 18:13
بسی رنج بردی در این سال سی که ما ها برینم به این پارسی
-
همه می گن که تو رفتی...
شنبه 27 فروردین 1390 00:17
فکر می کردم آدم ها همانطور که آمده اند، می روند.نمی دانستم که نمی روند. می مانند. ردشان می ماند. حتی اگر همه چیزشان را با خوشان بردارند و بروند... فریبا وفی
-
خاکستری
چهارشنبه 24 فروردین 1390 01:57
قبل تر ها که یک مقداری بهتر از الان بودم روزهایم سفید سفید بود و شب هایم سیاه سیاه. ستاره هم یک چندتایی پیدا می شد توی آسمانم. اما این روزها روز و شب هایم تقریبا با هم قاطی شده و شده خاکستری محض. جوری شده که انگاری دورم را مه غلیظی فرا گرفته که راه فراری از آن نیست...
-
قوانین مورفی 1
دوشنبه 22 فروردین 1390 00:09
مورفی یعنی هر وقت با دوس پسرت می ری بیرون، همه پسرای تو کانتکت گوشیت که به طور عادی هیچ خبری ازت نمی گیرن، دلشون واست تنگ شه، هی بت بزنگن و حالتو بپرسن و اس ام اس عاشقونه بدن!!
-
او...
چهارشنبه 17 فروردین 1390 21:23
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 ای که از سرو سرافراز در این بـاغ سـری تو از آن دسـت درخـتـان سراپـا ثـمـری نه چنان رنگی رنگی نه چنان رومی روم تو خـودت هستـی و از آیـنه آیـیـنه تـری گاه دلبـستـه افلاکـی و با خـاک غـریـب گـاه بر روی زمـین هستـی و بی بال و پری بر لبـت غنچـه...
-
احتمالا گم شده ام!!
چهارشنبه 17 فروردین 1390 20:32
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 یکی از بهترین کتاب هایی که خوندم، "احتمالا گم شده ام" از سارا سالار بوده! سارا سالار از شرکت کنندگان کارگاه داستان نویسی «محمد حسن شهسواری» بود و کتاب احتمالا گم...
-
شاهرخ
دوشنبه 15 فروردین 1390 01:34
نمی شه شب به شب خوابید فقط کابوس وحشت دید نمی شه در سکوت خود صدای گریه رو نشنید... گلوی ساز دلتنگیـــــــــــــــــــــ پر از فریــــــــاد خامـــوش دوباره سر بده هق هق بزار دست صدا رو شــه دانلود
-
احوال این روزای من...
شنبه 13 فروردین 1390 23:06
می خندم، اما نه از درون... می سوزم، اما نه از برون...
-
اندکی تامل بد نیست!
سهشنبه 9 فروردین 1390 15:54
خیلی اوقات آدم از آن دسته خصوصیات بد دیگران ابراز انزجار می کند که در خودش وجود دارد!
-
به شدت به این جمله علاقه دارم!!
سهشنبه 24 اسفند 1389 23:43
A mind all logic is like a knife all blade.It makes the hand bleed" " .that uses it «Rabindranath Tagore»
-
مسئله این است!
یکشنبه 22 اسفند 1389 00:35
نمی دونم دنبال چی می گردم؟...منطق احساساتی یا احساس منطقی...؟
-
خود درگیری!!
چهارشنبه 18 اسفند 1389 21:31
دوس پسرم رفته مسافرت!از اونجایی که ایشون خیلی آدم معروفی هستن و ایمیل های مهمی واسشو میاد(!!)پسورد ایمیلشو داد بهم که ایمیلاشو چک کنمو اینا!! اونوخ من با آیدیش آن می شم واسه خودم آف می زارم بعد از اونور با آیدی خودم آن می شم آفشو که می بینم کلی ذوق می کنم واسه خودم!! خُل شدن تا این حد!
-
دلتنگی!
سهشنبه 17 اسفند 1389 14:50
عمر من... دیگر قد نمیدهد بگو سفرت کوتاه بیاید احسان پرسا
-
ناگهان چقدر زود دیر می شود!
جمعه 13 اسفند 1389 00:39
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA پنج روزه قراره برم دفتر دوستم و ببینم... پانزده روزه که قراره با بروبچ برنامه بزاریم بریم کوهنوردی... سه هفته اس که می خوام برم دندونپزشکی... دو ماهه مادرم ضجه می زنه بیا شبا بریم پیاده روی... از همه مهمتر... دو ساعته که می خوام برم دستشویی...!!!
-
چی کار کنیم؟
شنبه 7 اسفند 1389 22:44
اگه دلگیری و تنهــــــــا...
-
دردو تسکین می ده اما معتادش می شی...!
جمعه 6 اسفند 1389 19:54
یادش آرام آرام در من تزریق میشود... به چســـبناکی مورفین در دو ساعت اول دردهـــایم...
-
ملت خلاقی داریم!
دوشنبه 2 اسفند 1389 22:17
یکی با سرچ جمله " ریدم تو این مملکت " به وبلاگ من رسیده!!دیـــی! خلاقیتت تو حلقم!!
-
شاید باید می گفتم...
دوشنبه 25 بهمن 1389 15:40
و چه بسیارند پست هایی که همچنان ثبت موقت مانده اند و ما تاییدشان نکردیم برای رویت همگان. حرف هایی که هرگز کسی نخواهد خـــواند...
-
محدودیت مکان!
شنبه 16 بهمن 1389 16:18
جهان سوم جاییه که توش "راه پله" هم "مکان" می شه!
-
همونطور سرد و دلگیر...
چهارشنبه 13 بهمن 1389 14:48
هر روزی که تعطیل باشه جمعه است! پ.ن:واسه اونایی که تنهان!
-
صفر کردن All items ام آرزوست...
دوشنبه 11 بهمن 1389 23:02
دارم به پسرعموم ریاضی یاد می دم ، مبحث حد! هر چی توضیح می دم واسش حالیش نمی شه! آخرش می گم : حد یه چیزی تو این مایه هاست که All items گودرت همیشه به سمت صفر میل می کنه... اما هرگز به صفر نمی رسه!!! یه جوری نیگام کرد ، فکر کنم یاد گرفت!
-
به کودکانه ترین خواب های توی تنت/ به عشق بازی من با ادامه ی بدنت
یکشنبه 10 بهمن 1389 14:31
به بوسه های تو در خواب احتمالی من به فیلم های ندیده، به مبل خالی من... پ.ن: دانلود ترانه