فریاد خاموش

سکوت، فریادی‌ست که غصه اش شده است ...

فریاد خاموش

سکوت، فریادی‌ست که غصه اش شده است ...

درخت زیباى من ...

دیگر به راستی می دانم که درد یعنی چه. درد به معنای کتک خوردن تا حد بیهوش شدن نبود. بریدن پا بر اثر یک تکه شیشه و بخیه زدن در داروخانه نبود. درد یعنی چیزی که دلِ آدم را در هم می شکند و انسان ناگزیر است با آن بمیرد بدون آنکه بتواند رازش را با کسی در میان بگذارد، دردی که انسان را بدون نیروی دست و پاها و سر باقی می گذارد و انسان حتی قدرت آن را ندارد که سرش را روی بالش حرکت دهد. 

ژوزه مائوروده واسکونسلوس

زندگی شاید همین باشد ...

+ زندگیت چه جوری می گذره؟
- روزی چند بار له می شم!
+ چرا؟! مگه چیکار می کنی؟
- هی یادم میاد. همین!