مخلص: کسی که از کمبود مخ رنج می برد!
موضوع آپ کردن وبلاگم باش!!
صدای باران آرامم می کند
و می دانم که زمین را بهانه ای ست
وگرنه تیرماه که به استقبال باران نمی رود
و تابستان گربه ی خاموشی ست
گویا میلاد دخترکی، تیر و تابستان را فریب داده ...
از دوست عزیزم کهربا
ـ بیا سر سفره غذا بخور
+ میخوام تو اتاقم غذا بخورم!
ـ غذا رو سر سفره میخورن
+ چه ربطی داره؟ من میخوام تو اتاقم بخورم!
ـ پس واسه چی میری دسشویی؟ تو همون اتاقت برین!
(پاسخ منطقی بابا به داداشه!!)
دهه هفتادی بودن جرم نیست، یک اتفاق است!
چه خوبه یکیو داشته باشی برات شعر بگه . . .
در حیرتم از این همه تعجیل شما
از این همه صبر و طول و تفصیل شما
ما خیر ندیده ایم از سال قدیم
این سال جدید نیز تحویل شما!
در بازه زمانی اعلام نمرات، امید به زندگی در من به سمت صفر میل می کند . . .
چرا سر جلسه امتحانات پایان ترم، کیک و آمیوه نمی دن آدم به یه امیدی بره امتحان بده؟!
دنیا را بد ساخته اند
یکی مکان داره، کسیو نداره
یکی مخاطب خاص داره، مکان نداره
و اونی که مکان داره و مخاطب خاص هم داره،
به رسم و آیین زندگانی هرگز به هم نمی رسند!
و این رنج است...
با تشکر از استادانی که باعث می شن دایره لغات (فحش البته) تاثیرگذاری که بلدی
گسترش پیدا کنه!