احمد شاملو تو مقدمه جلد اول کتاب کوچه سال 57 گفته :
روزگار سیاهی در پیش داریم ...حداقل سه نسل از ما تباه خواهند شد...
واسه امتحان دیروزم داخل یه برگه A4 همه ی الگوریتم های کتاب رو نوشتم!!!
سر جلسه نمی تونستم خط خودمو بخونم!
حیاط به این بزرگی ، موندم چرا این دو تا گربه هر شب زیر پنجره اتاق من به مسائل
خصوصی - خانوادگیشون می رسن!
هر دم ازین "فاک" بری می رسد...
دقت کردی؟ صدا کردن اسم بعضی ها خیلی به آدم حال میده. اینکه بعضی ها اسم آدم رو صدا کنن هم خیلی به آدم حال میده!
تو از فکر ناراحت شدن من
و من از ترس ناراحت شدن تو
ناراحت می شویم
و
این یکی از عاشقانه های ناب ما...
به دریا شکوه بردم از شب دشت
وزین عمری که تلخ تلخ بگذشت
به هر موجی که می گفتم غم خویش
سری می زد به سنگ و بازمی گشت...!
فریدون مشیری
جمعه هایی که آدم ساعت هشت صبح به دلایل نامعلوم از خواب می پرد لذت می برم . وقت بیشتری داری برای نرسیدن به ساعت پنج بعد ازظهر و غروبهای دلگیر که خدا به نظر من آن را برای حالگیری جماعت هبوط کرده طراحی کرده و احتمالاْ عزراییل هم مهندس ناظرش بوده ...!!!
نمی دانم این ساعتهار ا چطوری پر کنم ... بزنم بیرون ... یا...!!!
معتاد شده ام به خیال
فکر که نمی کنم
بدنم دردش می آید
فکرم خوابش می گیرد
و می روم در کابوس...
پ.ن:معتاد شده ام به خیالت...
آدم گاهی بهانه اش را برای زندگی کردن از یاد می برد ... گاهی فراموش می کند که به چه امیدی صبحها چشمانش را باز می کند ...
به لطف مادر عزیز،دیگه خطر خفه شدن در دریا بنده و بقیه اعضای خانواده رو تهدید نمی کنه!
موندم اگه خدا ماهی خلق نمی کرد،سه رو در هفته می خواستیم چی بخوریم؟؟
آب شش درآوردیم دیگه!