دوس پسرم رفته مسافرت!از اونجایی که ایشون خیلی آدم معروفی هستن و ایمیل های مهمی
واسشو میاد(!!)پسورد ایمیلشو داد بهم که ایمیلاشو چک کنمو اینا!!
اونوخ من با آیدیش آن می شم واسه خودم آف می زارم بعد از اونور با آیدی خودم آن می شم
آفشو که می بینم کلی ذوق می کنم واسه خودم!!
خُل شدن تا این حد!
پنج روزه قراره برم دفتر دوستم و ببینم...
پانزده روزه که قراره با بروبچ برنامه بزاریم بریم کوهنوردی...
سه هفته اس که می خوام برم دندونپزشکی...
دو ماهه مادرم ضجه می زنه بیا شبا بریم پیاده روی...
از همه مهمتر...
دو ساعته که می خوام برم دستشویی...!!!
اگه دلگیری و تنهــــــــا...
یادش آرام آرام در من تزریق
میشود...
به چســـبناکی مورفین در دو ساعت اول دردهـــایم...
و چه بسیارند پست هایی که همچنان ثبت موقت مانده اند
و ما تاییدشان نکردیم برای رویت همگان.
حرف هایی که هرگز کسی نخواهد خـــواند...
دارم به پسرعموم ریاضی یاد می دم ، مبحث حد!
هر چی توضیح می دم واسش حالیش نمی شه!
آخرش می گم : حد یه چیزی تو این مایه هاست
که All items گودرت همیشه به سمت صفر میل می کنه...
اما هرگز به صفر نمی رسه!!!
یه جوری نیگام کرد ، فکر کنم یاد گرفت!
به بوسه های تو در خواب احتمالی من
به فیلم های ندیده، به مبل خالی من...
پ.ن: دانلود ترانه
سکوت کاغذ سپید را
با سین سکوت
شکستم
همین...!
مسخره ست نه؟
شکستن سکوت با سکوت
اندودن سپید با سپید!
خیلی ها...خیلی وقت ها...خیلی چیزها را... نمی فهمند...نمی توانند بفهمند...نباید بفهمند...
کسی که تو را برای خود می خواهد، تو را هلاک می کند...
و کسی که تو را برای خودت می خواهد، خود را هلاک می کند...
هر دو ناپسند است...
اکنون...راه سومی هست!؟
می گه :
اصلی ترین ناراحتی فکری من وضعیت مملکته...وگرنه من که آدم شادی ام.این ها ناراحتم می کنه!!!
پ.ن: نمردیم و معنی شاد بودن رو هم فهمیدیم!!
نمی دونم چرا سرعت رشد سبیل هام به اندازه سرعت رشد لوبیای سحر آمیزِ!!
کم کم باید به فکر ریش تراش باشم!
تو نباشی
نه آسِمان به زمین میرسَد
و نه زمین از حَرکت میایستَد
فقط...
برکتابهای ِنخواندهی ِدانشگاهَم،
شعرهای ِدفترم،
افکار ِپریشانم،
اشکهایِ چشمانَم،
و زخمهای ِدلَم
اضافه میشود!